خلاصه
در مجموعه Kekkon Kirai no Sankyoudai (؟؟؟؟؟؟؟؟ ؛ سه برادر متنفر از ازدواج) ، همچنین به نام "Braddocks میلیارد دلاری":
1) Onzoushi no Yuuutsu (؟؟؟؟؟؟ ؛ پیشنهاد برنامه ریزی نشده مدیر عامل):
سیندرلا توسط اشتباه!
هنگامی که یک مورد از هویت اشتباه ، کیتی کانتی را در دنیای ثروت و قدرت Braddock قرار داد ، او نمی توانست در مقابل وسوسه آمیختن با خانواده معروف مقاومت کند. به خصوص برادر ارشد جذاب ، آدم. شل کردن مدیر عامل فرماندهی دلیل شایسته ای بود - تا اینکه کتی متوجه خطر باز شدن قلبش به روی مردی شد که در طرح جامع آن خانم هیچ کس از هیچ کجا نبود!
آدم لرزان همه را لرزاند - و لغزش یک زن مقصر بود. کتی مرموز دنیای سفارش یافته خود را از محور خود منحرف کرده بود. آیا مردی که همه چیز را دراختیار داشت ، یک هدیه را نمی توانست خریداری کند - یک عمر عشق؟
2) Koi wa Butoukai de (؟؟؟؟؟؟؛ The Playboy's Office Romance):
خراب شد ... برادوک! لارا ریچموند نمی توانست باور کند که پلی بوی غیرمسئول ، برایس بردوک ، مدیرعامل صنایع براداک - و رئیس جدید لارا خواهد بود. مطمئناً برادر مورد علاقه تابلوئیدها ، برادوک ، بدون ماشینهای سریع و زنان سریعتر کسل می شوند؟ لارا قصد نداشت بررسی کند که چرا فکر تحمل حضور جنون آمیز برایس هر روز باعث تپش قلب او می شود!
برایس از شانس اثبات حق خود در میراث بردوک خوشحال شد. و تحریک مزخرف لارا ریچموند. تا اینکه یک برخورد شدید اشاره کرد که جنگ اراده آنها اشتیاق ویرانگر زمین را پنهان می کند. وقت یک استراتژی شرکتی جدید بود - تصرف قلب!
3) Lady e no Kaidan (؟؟؟؟؟؟؟؛ The Blacksheep's Arranged Marriage):
خون Braddock در پیتر Braddock شدید و واقعی بود. با این حال گذشته رسوایی او جوانترین خواهر و برادر برادوک را از احساس واقعی بودن در جامعه نخبگانی که خانواده اش اداره می کرد ، باز داشت. شاید همین امر باعث شده است که او از تئادوسیا برنزون خجالتی ، ناجور و ناخوشایند - اولین بازیگر جوجه اردک زشت - دفاع کند و او را به دردسر بیندازد که منجر به پیشنهاد ازدواج شود!
تیا می دانست که پیتر برای خواستگاری احساس افتخار می کند. اما گل گل دائمی نمی توانست به مردی كه تخیلات مخفی او را برانگیخته بود نه بگوید. اگرچه او سعی داشت احساسات لطیف خود را پنهان کند ، اما یک بوسه تمایل تکان دهنده ای را بین آنها نشان داد. آیا این جرقه آتش روشن می کند - و دو قلب تنها را به خانه می رساند؟
(از داستان تخیلی)