خلاصه
1) برای فردا
آژانس کارآگاه Nagaoka General در آستانه ورشکستگی است. نوری ، صاحب فرزند ، علی رغم عدم تجربه در تحقیقات ، هر کاری را که ممکن است انجام می دهد در حالی که پدرش در راه دور نگه داشتن مشاغل است. بزرگترین چالش او؟ پلیس سابق تنبل ، منحرف ، Aoi-chan ، که بهترین و تنها کارآگاه آنها است. به نظر می رسد هدر دادن استعدادهایش نزد آژانس باشد ، اما او مصمم است که نوری را به عنوان خود برگزیند. بنابراین ، وقتی دوست و رقیب كودكی آوی ، میاساكو یوكاری ، نشان می دهد كه هر دو شغل تحقیقاتی را با ارزش پول بیشتری از آنچه آژانس در مدتی دیده است ، به آنها پیشنهاد می دهد ، او با اکراه قبول می کند. اما ، کار تقریباً آسان است. و به نظر می رسد مشکوک باشد که یوکاری از نوری و آوی بخواهد که پرونده را اجرا کنند. دلیل واقعی وی برای استخدام نوری چیست؟ چه نوع خطر غیر منتظره ای در انتظار است؟
2) برای دو نفر از ما
نوری و آوی با عشق تازه خود دست و پنجه نرم می کنند و هنوز مرحله نهایی برای اتمام رابطه را انجام نداده اند. مهمتر از آن ، یوکاری در حال نگه داشتن Aoi فوق العاده مشغول مشاغل پر دردسر است ، که تنها منبع درآمد ثابت آژانس است. نوری برای جستجوی پدر گمشده پرونده ای را در دست می گیرد و آوی به او می گوید كه شغل را برای او واگذار كند ، اما بعد ناگهان مدتی نامحدود را اعلام می كند و ادعا می كند نیاز به انجام برخی كارها برای یوكاری دارد. نوری از ناتوانی خود برای مشارکت مؤثر در آژانس و ترس از دادن کامل خودش به معشوق خود ، احساس گناه می کند. اما وقتی یوكاری روز بعد در جستجوی اوی ظاهر شد ، نوری می آموزد كه عاشق او به او دروغ گفته است. آیا نوری قادر خواهد بود پرونده پدر مفقود شده را به تنهایی حل کند؟ و اگر نوری بتواند آوی را پیدا کند ، بین این زوج چه خواهد شد؟
3) راز یک وزیر
اوسامی مدیر دبیران شرکت YM است که توسط میاساکو یوکاری اداره می شود. او دائماً شاهد رفتارهای غیراخلاقی و منحرف یوکاری با همه منشی ها است. راز اتاق دبیرخانه این است که بسیاری از مردان جوان به دلایل تنها تبدیل شدن به عطر و طعم جنسی یوکاری در هفته به آنجا منتقل شدند. نکته بدتر این است که چگونه یوکاری بی شرمانه از آنها به عنوان ابزاری برای جعل شرکت های درمانی استفاده می کند. اوسامی به مدیر خود احترام می گذارد ، اما نمی تواند طرف مقابل او را درک کند. حتی بیشتر ، او نمی تواند درک کند که چرا به مرد احساساتی می کند. چرا او می خواهد کارگردان را به پایین فشار دهد و بر آن مرد مغرور مسلط شود. ایده او را هیجان زده می کند. چه اتفاقی می افتد که وی سرانجام این خواسته ها را به یوکاری اعتراف کند؟ آیا رویاهای او در مورد صدرنشینی مدیر مطمئن تحقق خواهد یافت؟ و چرا او احساس می کند که یوکاری دستور کار خود را دارد؟
4) راز رئیس
یوکاری اصلاً تغییری نکرده است ، بسیار ناراحت است. اما وقتی یوکاری رابطه جنسی با دیگران داشته باشد ، اوسامی به ندرت شکایت می کند حتی اگر حسود باشد. تمایلات اوسامی برای سمپاد بودن نیز قوی است ، اما او هنوز یاد نگرفته است که برای آنچه می خواهد بجنگد. آیا یوکاری خیلی او را اذیت می کند؟
5) شیطان و انقلاب عشق
Iwata Daichi یک معلم تازه کار است و سرانجام به عنوان یک معلم PE به کار اشتغال می یابد. اما ، او در اولین روز سفر خود به مدرسه ، در یک وضعیت سازش با یک دانش آموز ، معلم دیگری به نام یوشیزاوا را لک می کند. ایواتا در تلاش برای سؤال و فریاد زدن از یوشیزاوا ، اوضاع را به خطر می اندازد و از یوشیزاوا استفاده می کند ، که تهدید می کند از برخورد آنها در برابر معلم جدید استفاده کند ، مگر اینکه ایواتا زبان خود را در مورد آنچه می بیند نگه دارد. ایواتا همیشه اعتقاد داشته است که مستقیم است ، اما وقتی بعد از آن چیزهایی را شروع می کند که با نور جدیدی روبرو شود و به محصل دانش آموزان عاشق تبدیل شود. یک سری سوء تفاهم ها به هر دو معلم نشان می دهد که چقدر ممکن است با یکدیگر اشتباه کرده باشند. آیا ایواتا وقتی شخصی که یوشیزاوا تصمیم به جدی گرفتن با او گرفت ، خود را واقعی خواهد فهمید؟
6) موقعیت آنها
کامیو و آکاگی در همان شرکت کار می کنند ، در همان زمان به هم می پیوندند و در همان سن قرار می گیرند. با این حال ، زمان و زمان دوباره ، آکاژی برتری در برابر کامیو است. خواه از دستاوردها ، محبوبیت خانمها ، یا در مدرسه ، Akagi همیشه از Kamio جلوتر است. بنابراین ، هنگامی که پیشنهاد تجاری آکاجی انتخاب شد ، او می خواهد کامیو به عنوان دستیار وی باشد و به همکار خود بگوید که "کامو کافی است". کامیو معتقد است که باید او را انتخاب کنید و با او به عنوان یک زیرمجموعه رفتار کنید. اما ، وقتی آکاگی دلایل واقعی انتخاب وی به عنوان دستیار را اعتراف می کند ، کامیو چه می تواند باور کند؟ آیا واقعاً فقط برای سرگرم کردن اوست یا آکاگی احساسات عمیق تری نسبت به معاصر خود دارد؟ و هنگامی که به طور اتفاقی در ساختمان دفتر خود قفل شده اند ، هر دو نفر باید چه کنند؟