خلاصه
وینلند ساگا در آغاز سال 1013 میلادی در انگلستان تأسیس شده است ، سالی که پادشاه دانمارک سوئین فورکبر بیشتر آن را تصرف کرد. هنگامی که پادشاه سوئین به مرگ نزدیک می شود ، پسرانش ، پرنس کانوت و پرنس هارالد ، در مورد جانشینی او بحث می کنند. این روایت مؤلفه های گزارش های تاریخی حماسه های اریک قرمز ، حماسه گرینلندرها و همچنین فاصله از جمله Flateyjarbok است.
داستان با شروع یک گروه کوچک وایکینگ به رهبری یک فرمانده حیله گر به نام چکینگ و آسکلاد یک مبارز جوان با استعداد به نام تورفین آغاز می شود. فرصتهای گروه در ارگ محاصره شده فرانکی و ایجاد معامله با همه نیروهای زمینی حمله کننده برای کار در ازای نصف غارت قلعه با هم. پس از آن Askeladd آنها را هود کرد ، در حالی که ارتش همچنان دروازه ها را می زد و با بچه های خود با قایق و تمام ثروت قلعه فرار می کرد. هنگامی که پدر تورفین پسر جوانی بود ، تورفین کینه ای سنگین نسبت به اسکلاد داشت ، زیرا پدر ثورفین علی رغم اینکه واقعاً فرد با ارزشی در تجارت بود ، توسط آسکلاد کشته شد. جوانان در تلاش برای بازپرداخت به دوئل همراه با فرمانده خود نیاز دارند ، اما همیشه می بازند.
شرکت عسکلاد در حمله دانمارک به لندن شغل خود را به عنوان مزدور مستقر می کند. آنها در آنجا با داشتن نیروی بزرگتری به سرپرستی Thorkell Tall ، یك وایكینگ روبرو می شوند. Thorfinn و Thorkell درگیری با هم متحمل می شوند ، و گروه Askeladd از چیزهایی که می بینند به عنوان یک مبارزه غیرقابل توصیف فرار می کند. با این وجود ، هر دو فرمانده به دنبال گرفتن شاهزاده جوان كانالي دانمارك ، پس از بازگشت مجدد ، دوباره با هم دیدار می كنند. آسکلاد موفق می شود شاهزاده را به دست آورد ، اما بار دیگر مجبور به فرار از ارتش بزرگتر تورکل است. این سازمان برای زمستان در شمال منجمد انگلیس در نزدیکی اردوگاه دانمارک در گینزبورو متوسل می شود.
کانوت ، که ظاهراً دخترانه است ، نمی تواند تحت تأثیر مراقب مراقب خود راگنار و صحبت در مکان های عمومی باشد. این امر آسکلاد را که اولین استراتژی حمایت خود از شاهزاده را به عنوان پادشاه بالقوه باج دادن وی مستقیماً به پدرش ، پادشاه سوئین ، به یک استراتژی کمتر چالش برانگیز ، ناامید می کند. حمله ناگهانی توسط تیپ Thorkell Askeladd برای تغییر افکار او ، و او در آخرین تلاش خندق راگنار را می کشد تا شاهزاده را تحت فشار بگذارد تا سرانجام به وابستگی نرسد.
این برنامه موفقیت آمیز است و ترسو بودن قبلی Canute با استفاده از طبیعت سلطنتی قدرتمند جایگزین می شود. شاهزاده به مقر دانمارک برمی گردد ، و باقی مانده نیروهای Askeladd و همچنین Thorkell را به همان اندازه تحت فرماندهی خود فراهم می کند. او در آنجا با پدرش روبرو می شود ، که حق جانشینی را به برادرش پرنس هرالد اعطا می کند و به قتل کانوت خاتمه داده است. هرالد وارث پادشاه می ماند و از زندگی او در امان می مانند ، اگرچه پدرش در تعارض اراده ها به طور موثری توسط کانوته جور می شود. در مجموع ، کانوت ، تورکل و آسکلاد طرحی را برای ترور شاه و تصرف تاج تنظیم می کنند.
همسفران و Canute او مخاطبان را با تمام پادشاه جلب می کنند. هنگامی که پادشاه سوئین از جلوگیری از حمله به ولز امتناع می ورزد ، چندین نفر از آنها حضور می یابند و با عصبانیت خود را می کشند و پادشاه را می کشند. وقتی اجازه می دهد كه كانوته او را نابود كند ، متوقف می شود و از این طریق امنیت سرزمین اصلی خود ، ولز و همچنین كانوتو به عنوان پادشاه را تأمین می كند. این تمام استراتژی های Askeladd این استراتژی بود. با مشاهده فیلم تورفین که در حال انقضا است ، تلاش می کند تا King Canute را نابود کند. تنها هدف تورفین از بین بردن آسکلاد بود و احساس کرد که توسط حق کانوت دزدیده شده است. کانوته تصمیم می گیرد در نتیجه درک تئورفین هنگام قطع تورفین ، از زندگی خود بگذرد. از آنجا که قانون معمول نیاز به عزیمت تورفین داشت ، کانوته رحمت در مورد تورفین را آشکار می کند: او یک زندگی اسیر را سپری کرده است.