خلاصه
کیسوکه و ماکورا دوستانی از دوران کودکی هستند که تقریباً مانند خواهر و برادر با هم بزرگ شده اند. یک روز ، به دلیل سوerstand تفاهمی که داشتند ، ماکورا با عصبانیت از خانه بیرون رفت تا اینکه مادر کیسوکه نگران این است که ماکورا هنوز به خانه نرسد ، بنابراین به کیسوکه گفته می شود که به دنبال او بگردد.
با اکراه ، Keisuke برای یافتن ماكورا بیرون رفت ، و در جایی كه آنها اغلب برای رفتن به آنجا بودند ، پایان یافت ، زمینه آفتابگردان. خوشبختانه ماكورا در آنجا بود. Keisuke به او که روی نیمکت نشسته بود پیوست و آنها شروع به یادآوری مجدد کردند.
وقتی کیسوکه تصمیم گرفت که باید به خانه خود برگردند ، او با مادرش تماس گرفت و گفت که ماکورا را پیدا کرده است ، اما وقتی مادرش با وحشت به او گفت که باید به بیمارستان برود شوکه شد. در همان لحظه ، او به ماکورا نگاه کرد ، که ایستاده نبود اما در هوا شناور بود ...
بحث MANGA
شما همچنین ممکن است
برچسب ها:
جنرال
- عمل
- بالغ
- ماجرا
- کمدی
- تکمیل
- پخت و پز
- دوجینشی
- درام
- اچی
- فانتزی
- شایعات بی اساس
- حرم
- گفتگوی
- تاریخی
- وحشت
- ایسکی
- خوزه
- مانگا
- مانهوا
- منهوا
- هنرهای رزمی
- بالغ
- مکه
- پزشکی
- راز
- یک شات
- عاشقانه
- دوران مدرسه
- علمی تخیلی
- دریانورد
- شوجو
- شوجو آی
- شونن
- Shunen Ai
- برش زندگی
- صاف
- ورزش ها
- فوق العاده
- هیجان انگیز
- TL
- تراژدی
- وب سایت
- صفحات وب
- یاوی
- یوری