خلاصه
[از ShoujoMagic]:
داستان 1) آرزوی Chiko -
چیکو یک گنجشک زن جوان و عاشق پسری انسانی به نام شوو است. یک روز ، گریم درو به طور ناگهانی در خانه شوو ظاهر می شود و چیکو را شوکه می کند و اعلام می کند که او برای جمع آوری روح شوو آمده است. یک گنجشک کوچک برای نجات جان یک انسان چه کاری می تواند انجام دهد ...؟
داستان 2) Crybaby Yukimushi.
آكيرا هميشه براي گريه اش طعنه زده مي شد. او به دوستش کی وعده داد که دیگر گریه نخواهد کرد. الان کلاس هفتم هستند. وقتی کسی می گوید می خواهد به کی محبوب خود اعتراف کند ، آکیرا چه کاری انجام می دهد.
داستان 3) هشدار طوفان معکوس.
کوتون و ناوتو مدتهاست که با هم قرار می گذارند. نائو معروف ترین یا محبوب ترین نیست اما او را دوست دارد. کوتون در حال صحبت با دوستانش بود اما آنها دریافتند که رابطه او در مقایسه با روابط دیگران به اندازه کافی خوب پیش نمی رود. حالا کوتون تعجب می کند که چرا نائو حتی با او بیرون می رود و چرا او متفاوت رفتار می کند.
داستان 4) فوگ رنگین کمان.
افسانه ای وجود دارد که اگر رنگین کمان را در آبشار پارک ببینید ، عشق شما تحقق می یابد. میابی و هایات تا زمانی که به مدرسه راهنمایی نرسیدند دوستان بسیار خوبی بودند. سپس آنها به مدارس جداگانه رفتند و تقریباً هرگز او را نمی بینند. میابی می خواست هیئت او را دوست داشته باشد بنابراین به آبشار می رود و هیئت محبوب خود را در آنجا پیدا می کند که در حال نواختن شیپور است.
داستان 5) بازی بهاری.
ایزومی واقعاً می خواست بازی Chrono Spring را بازی کند اما به فروش رسید. یک پسر به او می گوید که او دو نسخه خریداری کرده و او می تواند یک نسخه داشته باشد. قبل از اینکه این را بفهمد در حال انجام بازی است و با پسری به نام هارو ملاقات می کند که زندگی او را نجات می دهد و به او کمک می کند تا از بازی خارج شود.
داستان 6) هدیه نیمه تلخ.
یوکومی کاملاً از کوکی متنفر است اما عاشق دوستش اسداست. کوکی دوست دارد که یوکومی ریزرنگ باشد و دوست یوکومی ایا همیشه در کنار طرفدار یوکومی ساکت است. حوالی روز ولنتاین است و یوکومی و آیا در حال تهیه کلوچه هستند. یوكومی در حال ساخت كتابهای خود برای Asada است اما Aya می گوید كه شیاطین نمی دانند به چه كسانی باید به او بدهند اما با توجه به گفته های كوكی ، داستان مختلفی برای همه اینها وجود دارد.