خلاصه
از اسکن های نیمه شب:
هنگامی که با کسی در ارتباط هستید ، حقیقت این است که زندگی مشترک با آن فرد یک ضرورت کامل است. این شاهکار را بخوانید که قلب های لرزان زوج های مختلف را در این مجموعه "زندگی مشترک" نشان می دهد.
اتاق 1
موموچی ، یک شلنگ مو کوتاه عاشق کوتا ، دانشجوی سال 2 دانشگاه است. با این حال ، او فهمید كه كوتا دخترانی با موهای بلند را دوست دارد و اتفاقاً دوست او توانست كوتا را برای جلسه نوشیدنی كه قرار بود برود دعوت كند! او یک کلاه گیس موی بلند برای جذب کوتا خرید اما وقتی آنها عاشق می شوند ، مشکلی پیش می آید ؟!
اتاق 2
ساکی به همراه دوست پسرش ، ماسایا که به عنوان خبرنگار انتشارات هفتگی کار می کند ، دعوت به زندگی مشترک شد. اگرچه آنها با هم زندگی می کنند ، ساکی او را زیاد در خانه نمی بیند و تنها می شود. یک شب ، او بیدار شد و دید ماسایا را در اتاق نشیمن خوابیده است؟
اتاق 3
تسوکیاما به کانایا له می شود و او را به دلیل مهربانی با او دوست دارد. یک روز ، هم اتاقی او او را از آپارتمانی که در آن مشترک بودند بیرون کرد زیرا دوست پسر هم اتاقی اش در حال بازگشت است ، بنابراین او مجبور شد که آپارتمان خود را برای زندگی پیدا کند. هنگامی که آنها با هم زندگی می کنند ، احساسات تسوکیاما عمیق تر می شود و او احساس می کند که Kanaya را محدود می کند ، بنابراین تصمیم گرفت از خانه خارج شود ؟!
اتاق 4
مایو یک طراح است که در خانه کار می کند. او دستیاری استخدام کرد که سپس به معشوق خود تبدیل می شود. با این حال ، مایو پسرانی را دوست دارد که مهارت آشپزی دارند و متأسفانه یوشیتاکا اینگونه نیست. اگرچه او از این واقعیت کاملا ناامید است ، اما رابطه جنسی با یوشیتاکا را دوست دارد. اما هنوز ، او کاملاً از "چیزی" ناراضی است و تصمیم گرفت به برخی از لرزاننده ها نگاه کند ...
اتاق 5
این داستان پیرامون مامیکو (دوست تسوکیاما از داستان 3) است که در انتظار بازگشت دوست پسرش بود که در خارج از کشور تحصیل می کرد اما دوست پسر او با جوجه بور او را فریب داد و بنابراین ، آنها از هم جدا شدند. مامیکو قلبش شکسته شد و سپس ، ناگهان با یک خارجی به نام جوشوا ملاقات کرد ، که به مکانی برای اجاره احتیاج داشت. آخرین چیزی که مامیکو می خواست ببیند شخصی با چشم های آبی است. با این وجود ، او به او اجازه داد اتاق را در آپارتمان خود اجاره کند و وقتی آنها با هم زندگی می کنند همه چیز تغییر می کند ...
اتاق 6
میدوری برای کمک به دوستش تصمیم گرفت در آپارتمان مای چان زندگی کند. مای چان تصمیم گرفت آن آپارتمان را ترک کند زیرا می خواهد از دوست پسر سابق خود که اتفاقاً همسایه هم زندگی می کند دور شود. وقتی میدوری به داخل خانه رفت ، متوجه سوراخ بزرگی در یکی از اتاق ها شد و البته که ظاهراً به اتاق همسایه اش در همسایگی منتهی می شود. هنگام خوشامدگویی به دوست پسر سابق شایان شایعه مای چان ، او مجذوب آن پسر خوش تیپ شد و عاشق او شد. اما چرا مای چان از این پسر مهربان جدا شد؟ او دقیقاً کیست؟ میدوری باید بفهمد ، همه اینها از طریق آن سوراخ فریبنده است ...
اتاق آخر
یک داستان فوق العاده کوچک درباره داستان اتاق 6